از تخت گاز تا ۹۰/ تفاوت در «ماندگاری» و «وفاداری»/ بابک مهدیزاده
۱ – جرمی کلارکسون ۱۳ سال برنامهی تخت گاز در بیبیسی را اجرا کرد و این برنامهی مرتبط به صنعت خودرو را یکی از پرطرفدارترین و زیباترین برنامههای تلویزیونی در دنیا کرد. در تمام این سالها ریچارد هموند و جیمز می نیز او را یاری رساندند تا سه گانهشان یکی از پرخاطرهترین و ماندگارترین ستاره-مجریهای
۱ – جرمی کلارکسون ۱۳ سال برنامهی تخت گاز در بیبیسی را اجرا کرد و این برنامهی مرتبط به صنعت خودرو را یکی از پرطرفدارترین و زیباترین برنامههای تلویزیونی در دنیا کرد. در تمام این سالها ریچارد هموند و جیمز می نیز او را یاری رساندند تا سه گانهشان یکی از پرخاطرهترین و ماندگارترین ستاره-مجریهای دنیا شود. اما وقتی کلارکسون با مشت بر صورت تهیه کنده برنامه تخت گاز کوبید در واقع عمر کاریاش در بیبی.سی هم تمام شد. کلارکسون از بی بی سی اخراج شد اما دو اتفاق مهم در کنارش رخ داد ،اول آنکه تخت گاز تعطیل نشد و یک ستاره تلویزیونی آمریکایی که در سریال freinds خوش درخشیده بود به همراه لشگری از ستارههای موسیقی و سینمای انگلیس جای سهگانه ماندگار تخت گاز را گرفتند. دوم آنکه دو همکار جرمی کلارکسون در دو راهی انتخاب بین کار در بیبیسی و وفاداری به جرمی، علیرغم رفتار زشت کلارکسون، دومی را انتخاب کردند و همراه همکارشان از بیبیسی خارج شدند و برنامه گرند تور را در سرویس ویدیویی آمازون تولید کردند.
۲- عادل فردوسیپور ۱۹ سال برنامه ۹۰ در شبکه ۳ سیما را اجرا کرد و این برنامه مرتبط به فوتبال را تبدیل به پرطرفدارترین برنامه تلویزیونی تاریخ ایران کرد -علیرغم همه انتقاداتی که میتوان به او و برنامهاش داشت- در تمام این سالها افراد زیادی در کنارش رشد کردند و تبدیل به مجری و گزارشگر شدند؛ یکیاش همین محمدحسین میثاقی است. اما وقتی علی فروغیِ جوان، مدیر شبکه سوم شد و «سیاستهایش را با سیاستهای عادل فردوسی پور درباره ۹۰ یکی ندانست» به راحتی آب خوردن محبوبترین مجری تلویزیونی ایران را اخراج کرد. عادل فردوسیپور از شبکه ۳ اخراج شد اما دو اتفاق مهم در کنارش رخ داد. اول آنکه برنامه پرطرفدار ۹۰ تعطیل شد. دوم آنکه نفر دوم برنامه ۹۰، محمد حسین میثاقی، که شهرتش را مدیون ۹۰ و آنطور که خودش پیش از این گفته بود «استادش، عادل» بود، حاضر به همراهی «استادش» نشد و در شبکه ۳ ماند تا مجری برنامه «فوتبال برتر» شود؛ ولو به قیمت جدایی از برنامه «فوتبال ۱۲۰» به کارگردانی فردوسیپور در شبکه ورزش.
۳- تفاوت دنیای توسعه یافته و جهان سومیها از قضا در همین دو اتفاق است؛ ماندگاری و وفاداری. در دنیای توسعه یافته «ماندگاری» یکی از ویژگیهاو خصلتهای این جوامع است. رسانههایی که صدها سال عمر کردهاند. مانند روزنامه بلفاست نیوزلتر که از سال ۱۷۳۷ تاکنون در ایرلند شمالی منتشر میشود یا واینر زیوتنگ در اتریش (از ۱۷۰۳) یا گازت لندن (از ۱۶۶۵). حال مقایسه کنید با همتایان ایرانیشان. اولین رسانه چاپی ایران که به صورت ماهنامه منتشر می.شد مربوط به سال ۱۸۳۷ میلادی است. دویست سال بعد از اولین روزنامههای چاپی دنیا. توسط میرزا صالح شیرازی در زمان سلطنت محمدشاه قاجار. آن رسانه نه تنها خیلی زود تعطیل شد که امروزه نه تنها هیچ نسخهای از آن در دست نیست که هیچ تاریخدانی هم از دفعات انتشارش خبر ندارد. این ماندگاری نه تنها در حوزه فرهنگ که در حوزههای دیگر هم دیده میشود. ساختمانهایی در اروپا هستند که بعضا قدمتشان به صدها سال می.رسد و بر دیوارشان تاریخ احداث حک شده و همچنان در آن زندگی
میکنند. نه تنها زندگی که در این ساختمانها کار هم می.کنند. مثل رستوران بطری طلایی در ساحل رود سن فرانسه که بیش از ۴۰۰ سال قدمت دارد و از زمان لویی چهاردم تاکنون بارها بازسازی شده اما نامش تغییر نیافته است. از این بناها و رستورانها و کافهها تا دلتان بخواهد در اروپا و آمریکا و کشورهای توسعه یافته دنیا یافت میشود. حال با ایران مقایسه کنید و ساختمانهای اصیلی که یا تخریب شدهاند یا در معرض تخریب قرار گرفتهاند. تعدادشان آنقدر زیاد است که همه آشنا هستیم و نیازی به نام بردن نیست. یا در ورزش؛ ناتینگهام فارست از سال ۱۸۶۵ تا به امروز در فوتبال انگلستان حضور داشته است بیآنکه نام و رنگ پیراهنش عوض شود. درست مانند بایرن مونیخ و بارسلونا و منچستر یونایتد و یوونتوس و خیلیهای دیگر. حال در ایران قدیمیترین و محبوبترین تیمها بارها نامشان را عوض کردهاند. دوچرخه سواران، شد تاج و تاج، شد استقلال. بماند که خیلیها هم منحل شدهاند مانند پاس تهران که زمانی قهرمان آسیا بود.
۴- وفاداری ریشه در جمعگرایی دارد و جمعگرایی (نه آن جمع گرایی مدنظر مارکسیسم) از خصایص جوامع توسعه یافته است. وفاداری یک گزاره اخلاقی است و اخلاقیات یعنی احترام به همنوع که تبدیل به یک اصل در جامعه میشود و خودش را در شعار شوالیهها بروز میدهد:«همه برای یکی، یکی برای همه». اما در جوامع توسعه نیافته فردگرایی (نه آن فردگرایی مدنظر لیبرالیسم) ارزش بیشتری مییابد و همه چیز در «خود» خلاصه میشود. اخلاق قربانی منفعت شخصی میشود و از دلش ضربالمثل «دیگی که برای من نجوشد، سر سگ بجوشد» در میآید. چند نفر از ما تاکنون نه تنها در ارتباطمان با نهادهای دولتی و رصد عملکرد اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس که در روابط شخصیمان با دوستان و حتی متاسفانه بعضا افراد درجه یک خانواده این منفعتطلبی و فردگرایی خودخواهانه را بارها تجربه کردهایم؟
۵- از مقایسه بین سرنوشت برنامه ۹۰ با برنامه تخت گاز و تفاوت رفتار محمدحسین میثاقی با رفتار ریچارد هموند و جیمز می، میتوان خیلی چیزها را تحلیل کرد؛ یکیاش توسعه یافتگی.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰